بله خواهرم حجاب تو می تواند یک عادت باشد، یک تظاهر باشد، و یا یک اجبار باشد، اما بیا کاری کن که حجاب تو یک انتخاب عاقلانه و حافظ پاکی و عصمت تو باشد،حجابت نمایی از بندگیت باشد.
منبع: تبریز بیدار
این روزها با گرم شدن هوا نوع جدیدی از عریانی در بین زنان و دختران بدحجاب گسترش پیداه کرده و فصل جدیدی را از بی عفتی و دهان کجی به ارزشهای اسلامی گشوده است.
اگر تابستان سال گذشته از بدحجابی در جامعه اسلامی می گفتیم نهایت آن شالهای باریک روی سر، مانتوهای جذب و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ بود، چند سال قبل از آن شلوارها و مانتوهای کوتاه با روسریهای کوچک و قبل تر از آن مصداق بدحجابی تنها بیرون گذاشتن موی سر به شمار میرفت.
هر سالی که به جلو می رویم بدحجابیها شکل و شمایل وقیحانه تری به خود میگیرند تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که باید با چیزی به نام «دکمه» در مانتوها خداحافظی کنیم، مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده است و بیشتر شبیه شنلی شده است که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام «مانتو» دیده نمیشود.
شلوار زنانه هم جای خود را به پوششی به نام «ساپورت» داده است پوششی که علی رغم ترجمه آن هیچ حفاظتی برای شخص مصرف کننده ندارد و حتی جذاب تر از برهنگی برای افراد است.
حجاب برای محافظت از زن نیست!!!
خیلیا بااین تفکر مخالفند پس خواهشا تا تهشو بخونن
اگه دقت کرده باشین همه فکرمیکنن
حجاب رو اسلام برای محافظت از زن آورده
درحالی که حجاب و پرده نشینی زن پیش از اسلام بوده
اما اسلام برای استفاده درست از حجاب
قوانینی برای زن محجبه وضع کرد
تا زن از پرده نشینی در بیاد و
درسایه حجاب بتونه در اجتماع حضور پیدا کنه
اتفاقی که در اقوام و ملل پیشین اصلا به چشم نمیخورد
میخواهم از آزادی حرف بزنم، البته نه آن آزادی که عده ای بی درایت "آزادی" میخوانندش!
خواهر عزیزم! میدانی آزادی خیالی یا بهتر بگم آزادی قفسی چیه ؟
آزادی خیالی همون آزادی هستش که وقتی جوجه ی تازه به دنیا اومده داخل قفس تمام دنیا رو فقط اون قفس به ظاهر بزرگ
میبینه و احساس میکنه که از بند تخم آزاد شده اما در حقیقت در قفسی محکم تر از تخم گرفتار میشه
بگذار ساده تر بگویم... آزادی خیالی (قفسی )
یعنی این که لباس بیرون از منزلت گران تر-تمیزتر و زیباتر از لباسی باشد که
شما در خانه و آن هم برای همسرت میپوشی...
یعنی این که دغدغه رنگ رژ لبهای بیرون از خانه ات بیشتر از دغدغه شام شبت باشد...
یعنی این که آزادی را طبق باورهای مخرب غرب- برهنگی- معنا کنی...
یعنی این که همسرت به تو تذکر بدحجابی ندهد...
یعنی این که از گفت و گو با نامحرمان بیشتر لذت ببری تا با همسرت...
یعنی این که تقلید از فرهنگ ماهواره برایت افتخار باشد برای تو که همیشه میخواستی تک باشی .....
یعنی این که اول به خریدهایت نگاه کنی و بعد به جیب شوهرت !
یعنی این که خجالت بکشی خانواده ات را به دوستانت معرفی کنی...
یعنی این که افتخار کنی به پوششی که داری، پوششی که هردم دل نامحرمان را میبرد...
یعنی این که بدانی فلان بازیگر چقدر درآمد دارد اما ندانی قرآن چند سوره دارد!
یعنی این که ندانی خیلی ها برای این آرامشی که داری از جانشان مایه گذاشته اند...
نشود امربه معروف و نهی از منکر کنی...امرو نهی جامعه به تو چه ربطی دارد..!؟
مگر تو مثل عده ای بیکاری و توهم زده ای که به فکر آخرت مردم باشی ؟
تو چکار داری که برای نیفتادن چادر و سر نخوردن روسریت خون هایی ریخته شده
جوانانی که همچون تو آرزوهای داشتند و میخواستند جوانی کنند
نکند فکرت مشغول شود از بی حجابی و گشنگی همسایه ات!
نبینم برای یک بچه یتیم دلسوزی کنی، اشک برای چشمانت ضرر دارد..!
سرت را شبها راحت بر بالین بگذار خواهرم،شبها آسوده بخواب...
الان آماری از آزادی یواشکی کسانی که فکر میکنی آزادی کردند برایت به نمایش میگذارم
تا کاملا متوجه حرف هایم شوی و عاقلانه تصمیم بگیری
منبع » http://taktir2020.mihanblog.com/
گفت سخت است؛ چادرش را برداشت
گفت میخواهم زیباتر شوم؛ با تیپ نامتعارف بیرون رفت
گفت گرم است؛ روزه را ترک کرد
گفت خوابم می آید؛ از همان نماز صبح دیگر نماز هم نخواند
سقوط او، برداشتن چادرش بود...
اصلا برای بعضی چیزها هر چقدر هم که بگردی و فکر کنی
و خودت را به این در و آن در بزنی وصفی زمینی پیدا نمیکنی!!!
نمیدانم چه بگویم در وصف نجابت و پاکدامنی ات
و به خاطر صبر و استقامتت خواهر مسلمانم ...
آزادی عاشقانه ات را نمی فهمند ...
خیلی قشگه وقتی داری موهاتو شونه میزنی
جلوآینه داری آرایش میکنی...
بچه ات بیاد بگه:آخ جون الان بابایی میاد.
نه اینکه بگه :مامان قراره کجا بریم؟!!!