ارزشی که خدا برای تو قائل شد
و تو
ناموس خدایی
جواهری در پشت قابی شیشه ای
و چقدر دوستت دارد او
چادرم باشد مرا معیار ایمان و شرف
همچو مروارید زیبایم درون یک صدف
دید نامحرم نیفتد لاجرم بر سوی من
افتخارم باشد این،زهرا بود الگوی من
مدعی گوید که چادر یک نشان فانی است
من ولی گویم که با چادر تنم اسلامی است
مدعی گوید که با چادر کلاست باطل است
من ولی گویم که ایمانم ز چادر کامل است
مدعی خواهد مرا بی دین کند با لفظ دوست
چادر من همچو تیر زهرگین،بر چشم اوست
(بهلول حبیبی زنجانی)
تازه با هم رفیق شده بودیم، خیلی با محبت و بی غل غش بود.با اینکه از حجابش خوشم میومد،اما تنبلی میکردم چادر روی سرم باشه.یه روز که برای درس خوندن اومده بود خونه ما ،همراه خودش چندتاشکلات با بسته بندی های زیبا هم آورده بود.دوتا از اون هارو به من داد.خودش هم یکی از شکلات ها رو باز کرد و گذاشت وسط بشقاب .
چند لحظه ای ازدرس خواندنمان نگذشته بود که دوتا مگس مزاحم سر و کله شان پیداشد و یک راست رفتند سراغ شکلاتی که بدون بسته بندی بود.من تلاش کردم مگس ها را فراری بدهم ولی کوثرخیلی آرام گفت :"تقصیر خودشه .تا خودش رو نپوشاند ،مگس ها رهایش نمیکنند."
فهمیدم که میخواهد غیر مستقیم به من درس حجاب بدهد وبگوید :مگس ها کاری ندارند که تو به خاطر تنبلی حجاب نداری آنها کارشان مزاحمت است و فقط به ظاهر نگاه می کنند؛ پس من و تو باید خیلی به حجاب ظاهرمان برسیم."
مهرش بیشتر از قبل در دلم افتاده،تا به حال نهی از منکر به این قشنگی ندیده بودم.
برگشت گفت : آخه این چیه سرت کردی مثل امل ها !!مثل این که باورت نشده قرن 21 و مثل مردم عصر حجر می گردی؟!
گفتم: واقعا؟! عصر حجر یعنی کی؟
گفت:چه می دونم 14 قرن پیش.
گفتم:چه جالب 14 بیشتره یا16؟
گفت : چه سوالایی میکنی معلومه 16!
گفتم: پس 16 قرن پیش عصر حجر تره تا 14 قرن پیش
گفت:معلومه
گفتم:
پس شما با این حساب باید دمده تر باشید که مثل مردم 16 قرن پیش می گردید
اونم چه زمانی موقعی که بهش می گفتن عصر جاهلیت دیگه از اسمش هم پیداست که
خیلی دمده است...
دیگه پی اش رو نگرفت گذاشت رفت
افحکم الجاهلیة یبغون ومن احسن من الله حکما لقوم یوقنون مائده 50
آیا حکم جاهلیت را می جویند و چه حکمی برای یقین آورندگان از حکم خدا بهتر است ؟
و لا تبرجن تبرج الجاهلیة احزاب 33
و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نیارایند
پنجره را به روی قاصدک بی قرار باز کرد.قاصدک روی شانه دخترک نشست و با او گفت
خدا زیبایی را آفرید وآن رابه فرشته ای به نام زن سپرد
راستی
با امانتی که خدا به تو سپرده بود چه کار کردی؟
کتاب پنجره
من شکایت دارم...
از آن ها که نمی فهمند چادر مشکی من یادگار مادرم زهراست
از آن ها که به سخره می گیرند قـداسـتِ حجابِ مادرم را ؛
چـــــرا نمی فهمی؟
این تکه پارچه ی مشکی، از هر جنسی که باشد
حـــُرمــت دارد !
حجاب برای مرد
اولین آیات حجاب برای مردهاست .نخست دستوراتی راجع به رعایت حریم خانه ی دیگران می دهد به این که هر کسی می خواهد وارد خانه ی دیگری شود باید اجازه بگیرد وبراهل خانه سلام کند وبعد وارد شود ونیزمی فرماید اگر به در خانه ای بدون اطلاع رفتید وصاحب خانه گفت بازگردید بدون ناراحتی بازگردید. سپس می فرماید:((ای پیامبر گرامی به مردان مومن بگو دیدگان خودرافرو پوشند دامن های خود را حفظ کنندکه برای ان ها موجب پاکی وطهارت بیشتر روح وجسم است .به درستی که خدا به انچه می سازند اگاه است )) .
چنان که دیده میشود اولین ایه امر به مردان است .قسمت اول ایه ی شریفه حجاب باطنی یعنی عفت وحیا وقسمت دوم حجاب ظاهری را بیان فرموده است .یعن نه خود به نامحرم نگاه کنند ونه خود را در معرض نگاه دیگران بگذارند.
شــک نکــــن ...!
" آینــــده ای " خواهـــم ساخت که ,
" گذشتــــه ام " جلویــــش زانــو بزنــــد ...!
قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم ...!
برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود ,
آنـــقـــدر خوشبخت می کنــــم کـــــه ,
به هـــر روزی که جــای " او " نیـستـی به خودت
"لعنـــت " بفـــرستـی