یک لحظه درنگ
يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۹ ب.ظ
پنجره را به روی قاصدک بی قرار باز کرد.قاصدک روی شانه دخترک نشست و با او گفت
خدا زیبایی را آفرید وآن رابه فرشته ای به نام زن سپرد
راستی
با امانتی که خدا به تو سپرده بود چه کار کردی؟
کتاب پنجره
موضوعات مرتبط: جملات ادبی در مورد حجاب، دلنوشته ها، داستان های زیبا
- ۹۳/۰۴/۱۵