زود بگو ببینم اصلا حجاب برای چیه؟!
دلیل اصلی حجاب، لذت بردن بیشتر آدم هاست! باور نمی کنید؟! خب باور کنید...
اولاً ازتون خواهش می کنم چند دقیقه وقت بذارید و این مطلب رو به دقت بخونید. راه دوری نمی ره...
مطمئن
باشید این مطلب برای شما تازگی داره. من خودم تاحالا ندیدم جایی به این
شکل درباره حجاب صحبت کرده باشن. اگر خوب مطلب رو بخونید و بفهمید مطمئنم
خیلی از شبهات خودبخود حل میشه. یه چیز دیگه هم بگم هر روز که می گذره به
این قضیه معتقدتر می شم که کسانی که با حجاب مخالفت می کنن هیچ دلیل و استدلال منطقی برای حرفشون ندارن.
همه حرفشون رو جمع کنی، خلاصه میشه در این که "ما دلمون می خواد بی حجاب
باشیم و هر کس حق داره هر طور می خواد زندگی کنه" غیر از این حرف هیچ چیز
دندون گیری ندارن بگن. و البته پرواضحه که این حرف استدلال نیست فقط یه جور
دل خوش کنکه برای راحت طلبی آدما. کسی استدلال منطقی نمی تونه بیاره که
حجاب بده.
دلیل اصلی حجاب چیه؟
خب حالا بیاییم سر اینکه چرا خدا حجاب رو واجب کرده و هرکس اون رو رعایت نکنه براش گناه حساب می شه. دلیل اصلی حجاب، لذت بردن بیشتر آدم هاست!
باور نمی کنید؟! خب باور کنید. ببینید خدا می خواد خونواده ها محکم و
پابرجا حفظ بشن تا از طریق اونا هم زن و مرد به آرامش برسن و هم بچه ها
فضای سالم برای تربیت داشته باشن، حالا چطوری این خونواده حفظ می شه؟ چه
چیزی باعث میشه زن و مرد کنار هم بمونند؟! لذت، آره لذت باعث میشه زن و
شوهر تا ابد کنار هم بمونند.
خب حالا چه ربطی داره؟ ببینید وقتی زن های جامعه حجاب داشته باشن و ازونطرف به مردها گفته شده نگاه خودشون رو کنترل کنن، اینطوری زن و مرد همیشه نسبت به هم حساس می مومن.
یعنی تو جامعه، برای آدما جنس مخالف یه چیز حساسیت برانگیز به حساب میاد.
حتماً شنیدید فلان فامیلتون که می ره خارج، برمی گرده براتون لاف می زنه که
آقا نمی دونید اونجا چقدر مردم با فرهنگن! می پرسیم چطور؟ میگه آقا زن ها
با حداقل لباس میان بیرون و می گردن ولی یکی نیست بهشون نگاه کنه، حالا
اگه ایران بود...تو ایران یه روسری عقب بره همه مردا چشاشون از حدقه می
زنه بیرون...وخلاصه با این حرف ها یعنی می خواد بگه ایرانی ها بی فرهنگن و
اروپاییا با فرهنگ. ولی فکر می کنید واقعا اینطوره؟! نه اصلا اینطور نیست.
مثال
می زنم: یه نفر از روستا میره یه شهری که هواش خیلی آلوده اس، بعد میاد
برای این روستاییا پز میده که آقا نمی دونی مردم شهر چقدر بافرهنگن! من که
رفتم همه اش سرفه می کردم، چشام سوزش گرفته بود به خاطر هواش ولی مردم
اونجا اصلا انگار نه انگار! هیچیشون نبود!
گرفتید منظورمو؟ آقاجون این که کلاس گذاشتن نداره. مردم اروپا از بس آلوده شدن دیگه حساسیتشون رو نسبت به زن از دست داده ان.
این که نشونه فرهنگ بالا نیست. این نشونه آلودگیه، نشونه عدم سلامته. اونا
دیگه آدمای سالمی نیستن. یه مثال دیگه: یه نفر که تا حالا سیگار نکشیده
به محض اینکه اولین پک رو بزنه شروع می کنه به سرفه کردن. چرا؟ چون ریه هاش
سالمه ولی اون سیگاریه از بس ریه هاش آلوده اس هرچی پک بزنه بیشتر کیف می
کنه هیچ سرفه ای هم درکار نیست. البته این سرفه نکردن فقط ظاهر کاره، وقتی
مرض قلبی گرفت، سرطان گرفت، مشکل تنفسی پیدا کرد تازه می فهمه چقدر آلوده
بوده. اروپاییا حساسیتشون نسبت به جنس مخالف رو از دست دادن، و ظاهراً فکر
می کنن مشکلی نیست ولی وقتی آمار فساد و طلاق و بچه های بی پدر و خیانت
و... رو بررسی می کنی تازه می فهمی چقدر آلودگی درکاره و ...
مثال
دیگه: من و شما چون سالمیم اگه به خورشید نگاه کنیم زود چشامون بسته می شه،
یا اگه یه شیء طرف چشامون پرت بشه زود چشامونو می بندیم ولی اگه کسی عصب
پلکش مشکل دار بشه هرچی به خورشید نگاه کنه چشاش بسته نمی شه و اگه یکی
ببینتش می گه باریکلا! نگاه کن چقدر قویه، ولی کیه که ندونه زود آفتاب
چشاشو داغون می کنه.
چرا مردهای ایرانی انقدر به زن حساسن؟
خب پس ما ایرانی ها آدم های سالمی هستیم که به جنس مخالف حساسیم.
البته اگه همه چیز درکنار هم درست نشه این حساسیت به مشکل می خوره مثل
همین که خیلی خانم ها از مردهای ایرانی گله دارن که زیاد متلک میگن و... که
این به خاطر بالارفتن سن ازدواج و کم ایمانی و چیزهای دیگه است و ربطی به
بحث ما نداره.
پس
حجاب از یه طرف و نگاه نکردن مردها به زن ها از طرف دیگه باعث حفظ شدن
حساسیت زن و مردی میشه. حالاست که مرد و زن سالم و حساس وقتی ازدواج می کنن
از ازدواجشون لذت فراوون می برن و همین عامل میشه برای حفظ خونواده. شک نکنید کسی که تاحالا نگاهشو کنترل کرده، عکس و فیلم بد ندیده، رابطه غیرعرفی با کسی نداشته، بسیار بسیار بیشتراز کسی که این کارارو کرده، از همسرش لذت می بره. این یه مطلب اثبات شده اس . اگه شک دارید دور و برخودتون رو ببینید.
حساسیت به چه دردی می خوره؟
ممکنه هنوز مطلب جا نیفتاده باشه و احساس کنید اینکه ما حساسیم چیز خوبی نیست. ببینید اگه ما نسبت به یه چیزی حساس نباشیم خیلی راحت اونو انجام می دیم.
مثلاً ماها هیچ کدوم نمی ریم آدمی رو به قتل برسونیم، چرا؟ چون نسبت به
این کار فوق العاده حساسیم اگه حتی سمت این کار هم بریم، زود تپش قلب می
گیریم، عرق می کنیم، دست و پامون می لرزه...خب این حساسیت چیز خوبیه دیگه.
اگه آدم این حساسیتو از دست بده نتیجه اش چی میشه؟ میشه یکی مثل صدام که
عین پشه آدم می کشت نه تپش قلب می گرفت نه رنگش می پرید و...
مثال دیگه:
توجامعه ما دروغ و غیبت خیلی زیاد اتفاق میفته، چرا؟ چون مردم حساسیتشون
رو نسبت به این گناها از دست دادن. خیلی راحت دروغ می گن و غیبت می کنن
بدون اینکه یه ذره عذاب وجدان بگیرن، پس مردم آلوده شدن.
مثال دیگه فحش دادنه! کسی که دهنش هرز شده و دیگه پیچ و مهره های دهنش شل شده، خیلی راحت همه جور حرف رکیک و غیر رکیک می زنه. چرا؟ چون هیچ حساسیتی نسبت به حرف زشت نداره. ولی یه آدم محترم مودب حتی اگه بخواد یه فحش خیلی کوچیک اونم تو عصبانیت بده، کلی سرخ و سفید میشه و آخرشم معلوم نیست بگه یا نه. چون حساسه و آدم سالمیه!
حالا همین مطلب در مورد حجاب و عفاف هم صدق می کنه. کسی که راحت با زن های غریبه دست می ده، راحت حرف می زنه، راحت فیلم مبتذل می بینه بدون اینکه ذره ای عذاب وجدان و احساس گناه کنه، همه جور موزیکی رو گوش میده بدون اینکه ذره ای احساس خاص بهش دست بده و تازه به این افتخار هم می کنه (من انقدر بافرهنگم که راحت می تونم با همه دخترا حرف بزنم، من همه جور فیلمی می بینم انگار نه انگار و...) این آدم آلوده ای شده که حساسیت نداره، این که افتخار نداره عزیز من!
خدا می گه چی؟! میگه برای اینکه آدم های سالمی بمونید من شما رو از چیزهایی که آلودتون می کنه، منع می کنم. من به شما اجازه نمی دم با نامحرم اختلاط کنید، با هم تماس جسمی داشته باشید، با هم حرف های غیرمعمولی بزنید و حتی بهم نگاه غیرمعمولی کنید. خب زن ها چون زیبا آفریده شده اند و ازونطرف مردها طالب زیبایی هستند به زن ها گفته بدن خودتون رو بپوشونید و به مردها هم گفته نگاه خودتون روبپوشونید.اینطوری زن و مرد نسبت به هم همیشه حساس می مونن. نتیجه این حساسیت تو خونواده و در خلوت زن و شوهری معلوم میشه. چون زن و مرد بیرون جامعه حساس بودن حالا که تو خونه به هم می رسن حتی از گرفتن دست هم، هم لذت می برن ولی اروپاییه که تو خیابون به صدتا زن دست داده، صدتا زن نیمه لخت رو دیده، وقتی با شریک خودش خلوت می کنه فقط از خود رابطه جنسی لذت می بره. این آدم دیگه لذت بصری و لمسی نداره.
حالا چند تار مو بیرون باشه که آسمون به زمین نمیاد...
حالا یکی میاد میگه که خب قبول کردیم که برای سالم موندن باید پوشش داشت، حالا چند تار مو بیرون باشه چه اتفاقی میفته؟ جواب اینه که هرچیز باید درست حسابی و کامل انجام بشه. مثلا قانون میگه آقاجون هروقت سوار ماشین شدی کمربندتو ببند. ممکنه یکی کمربندشو نبنده و سفرشم به سلامت بره و برگرده ولی قانون که نمی تونه بگه خب بعضیاتون کمربند ببینید، یا هرکی دلش خواست کمربند ببنده یا مثلا اگه گرمتون شد نبندید... اینطوری که سنگ رو سنگ بند نمی شه. قشنگ مثل آدم باید بگه همه بدون استثنا باید کمربند ببندن. خدا هم گفته همه زن ها باید تمام بدنشون غیر از دست و صورتشون رو بپوشونن و همه مردها باید نگاهشون رو کنترل کنن وگرنه براشون گناه می نویسم.
اگه اروپاییا حساسیتشون رو ازدست دادن، چرا حریص رابطه جنسی هستند؟
خب حالا یه سوال می مونه. اگه اروپاییا حساسیشون رو به جنس مخالف از دست دادن، پس چرا انقدر دنبال رابطه جنسی هستن؟ برای جواب دادن به این سوال هم باید انسان رو خوب شناخت و هم میل جنسی رو. شاید شنیده باشید فلان پادشاه 2هزار تا زن داشته ولی هرجا می رفته یه زن تازه می دیده می گفته اینم بیارید به حرمسرا اضافه کنید. چرا؟ اینکه دوهزار تا زن داشته پس چرا سیرمونی نداشته؟ میل جنسی همینه دیگه. مثل یه آتیش می مونه که هرچی بهش هیزم بدی نه تنها خاموش نمی شه که تازه شعله اش بیشتر هم می شه؛ یا مثل خوردن آب شور می مونه که هرچی بخوری تشنه تر می شی.
جناب اروپایی از یک زن لذت نمی بره چون لذتش پخش شده بین صدها زنی که دور و برش می بینه. فکر می کنه اشکال از زنشه میره سراغ یکی دیگه ولی اونم سیرش نمی کنه میره سراغ بعدی و این سلسله تا جایی ادامه پیدا می کنه که حتی به فکر همجنس بازی، سکس با حیوانات، سکس با ربات و اینجور مزخرفات میفته تا سیر شه و البته واضحه که هیچ وقت سیر نخواهد شد.
کلا
این رو شنیدید که میگن هرچیزی زیاد بشه ارزش خودشو از دست می ده. من خودم
زیاد شنیدم کسانی که ماهواره تماشا می کنن بعد نیم ساعت کانال عوض کردن
کنترل رو میندازن اونور و می گن: اه این که هیچی نداره! بنظر شما واقعا
هیچی نداره؟! 800 تا کانال هیچی نیست؟! چرا، اتفاقا برنامه برای دیدن فوق
العاده زیاده ولی چرا این بیننده دیگه مثل سابق از برنامه ها لذت نمی بره؟!
چون حس تنوع طلبیش درگیر شده و لذتش بین همه شبکه ها پخش شده. چون خیالش
راحته شبکه های دیگه هم هست 5 دقیقه نشده هی کانال رو عوض می کنه.
30 سال پیش که مردم یه تلویزیون سیاه و سفید داشتن و اونم تازه از عصر برنامه پخش می کرد و یه کانال بیشتر نداشت، مردم با همون یه کانال و برنامه محدود واقعا عشق می کردند ولی حالا 800 تا کانال رو هیچی نمی دونن!!
راه حل لذت بردن از تلویزیون چیه؟ اینه که یه کانالو انتخاب کنی و قشنگ مثه آدم تماشاش کنی!
ازدواج
هم همینه دقیقا! اگه تو فکرت این باشه که غیر همسرت آدمای دیگه ای هم
هستند، هیچ وقت از همسرت لذت نمی بری. راه حل پایبندی به همسر چیه؟ اینه که
ازش لذت ببری. چطور لذت می بری؟ وقتی که نگاه و رفتار و فکر و همه چیزت رو
فقط به اون معطوف کنی. اینطوری اگه همسرت حتی سیاه و سفید هم باشه باهاش
عشق می کنی وگرنه اگه رنگی باکیفیت هم باشه ازش لذتی نمی بری!!
تنوع طلبی...
البته تنوع طلبی چیزیه که خیلی جاها هم خوبه مطمئنا اگه آدم تنوع طلب نبود ما باید هنوز تو غار زندگی می کردیم ولی تنوع طلبی در مورد چیزهای جنسی باعث نابودی خونواده می شه پس از اول باید با کنترل نگاه وپوشش جلوشو گرفت و نگذاشت آدم معتاد تنوع طلبی بشه که ترک این اعتیاد خودش مصیبتیه...
آزادی یا محدودیت؟
مطلب آخرو بگم و جمع کنم حرفمو. چند ساله آزادی مد شده و این حرفا. آزادی چیز خوبیه آدم ذاتاً دوست داره آزاد باشه ولی آزادی به این معنی نیست که آدم هر کاری دلش خواست بکنه. هیچ موجودی تو طبیعت طبق این تعریف آزاد نیست از هسته اتم بگیرید (الکترون ها نمی تونن بگن مادیگه دلمون نمی خواد دور هسته بچرخیم می خواهیم هرکاری دلمون خواست بکنیم!) تا زندگی گیاهان و حیوانات و بیاییم تا انسان. هیچ جا آزادی به معنی هرکاری دل بخواهی نیست. یعنی چی که آدم هرکاری خواست بکنه؟ تو فوتبال میشه گفت من دلم می خواد با دست بازی کنم، دلم می خواد تکل خشن برم، چرا داور یا مربی نظرشو به من تحمیل می کنه؟ و... این حرفها به همون اندازه خنده داره که بگیم چرا به من گیر می دن که دنبال دخترا راه می افتم، یا چرا میگن موتو بپوشون من دلم می خواد هرجور می خوام بگردم...
اگه می خواهید ببینید نتیجه آزادی چیه، نگاه کنید به کشورهای خارجی. فکر کنم لازم نباشه آمار بدم بارها و بارها خودتون شنیدین اونجا چه خبره. البته اونا این چیزا رو بد نمی دونن چون همونطور که گفتیم آلوده این چیزا شده ان. هر کس اطلاع نداشته باشه و بهش بگن تو دنیای جدید هر کس حق داره هرطور می خواد رفتار کنه، میگه عجب حرف قشنگ و متمدنانه ای! آفرین!
می خواهیم ببینیم راه حل سلامت جامعه آزادیه یا محدودیت یا چیز دیگه. خیلی سال پیش این حرف هایی که ما الآن می زنیم تجربه شده. اومدن گفتن آقا یعنی چی که اصلاً مرد و زن به هم تعهد داشته باشن بذارید همه چیز آزاد بشه تا مردم دچار عقده های جنسی نشن و... یه چند سال گذشت دیدن آقا وضع خراب شد. آمار تجاوز، رابطه با کودکان، فرزندان نامشروع، بیماری های جنسی و ... همینجوری صیر صعودی گرفت. اومدن گفتن حالا ما یه حرفی زدیم دیگه انقدرم آزادی خوب نیست!!
نتیجه آزادی مطلق، بدون شک بی بند و باریه پس باید چیکار کرد؟ باید رفت سراغ ضد آزادی مطلق؟ یعنی محدودیت مطلق؟ نه چون محدودیت مطلق هم باعث عقده میشه. چون نیاز جنسی جزوی از وجود آدمه و باید تأمین بشه. آزادی مطلق و محدودیت مطلق هر دو بده. یه چیز جالب بگم. توطول تاریخ مسیحیا به مسلمونا میگفتن اینکه بین شما همجنس بازی وجود داره به خاطر محدودیت هاییه که تو روابطتون دارید. ولی حالا خودشون به جایی رسیدن که تجمع و راهپیمایی راه میندازن که همجنس بازی رو قانونی کنن! اولی نتیجه محدودیت و دومی نتیجه آزادیه! پس چیکار باید کرد؟
باید آزاد محدود بود آزادی جنسی در کانون خانواده و محدودیت جنسی در جامعه. اینطوری نه عقده پیش میاد نه بی بند و باری.
و این یعنی حرف اسلام و حرف خدا. شما آزادید در خلوت خونه با همسرتون هر لذت جنسی رو تجربه کنید ولی در جامعه به دلیل سالم موندن باید محدودیت داشته باشید.
پس از این به بعد قبل از این که به طور کلی و بدون فکر بگید من کلا با محدودیت مخالفم یه کم فکر کنید و ببینید اصلا میشه آزاد آزاد بود؟ اصلا اینطوری سنگ رو سنگ بند می شه؟! محدودیت خوب نیست ولی آزادی هم خوب نیست. چیزی بین این دوتا.
ببخشید پرحرفی کردم. امیدوارم این مطلب بدردتون خورده باشه. برای رضای خدا این مطلب رو منتشر کنید. منبع رو هم ذکر نکردید اشکال نداره. از طریق ایمیل، نوشتن تو وبلاگ و وب سایت یا لینک دادن سعی کنید این مطلب عمومی بشه و تو جامعه جا بیفته حقیقت حجاب و عفت چیه و خدا یه حرفی رو که می زنه بی دلیل و منطق نمی گه.
نکته
آخر اینکه الآن ما عقلا و منطقا فهمیدیم که فلسفه حجاب چیه. و از این به
بعد مسئولیتمون بیشتر می شه. ازونجایی که فقط عقل و منطق باعث نمیشه آدم یه
کاری رو انجام بده (مثل پزشک هایی که بهتر از همه مضرات سیگار رو می دونن
ولی راحت سیگار می کشن) بنابراین باید ایمانمون رو هم قوی کنیم و تقویت
ایمان با عبادت و یاد خدا انجام می شه که این دیگه جدای از عقل و استدلاله.
درپناه حق...
منبع: گنجینه
- ۹۳/۰۹/۰۳
با اینکه روزنامه وار خوندم اما باز هم
خیلی چیزا دستگیرم شد .
از نویسنده مطلب هم جا داره تشکر کنم .
با اجازتون منتشرش میکنم.