رخت زیبای آسمانی را ، خواهرم با غروربر سر کن
نه خجالت بکش نه غمگین باش ، چادرت ارزش است باور کن
بوی ِ زهرا و مریم و هاجر ، از پر ِ چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد: ، "دِمُدِه گشت و دست و پا گیر" است
توی بال ِ فرشته ها انگار ، حفظ وقت ِ عبور می آیی
کوری ِ چشمهای بی عفت ، مثل یک کوه نورمی آیی
حفظ و پوشیده در صدف انگار ، ارزش و شان خویش میدانی
با وقاری و مثل یک خورشید ، پشت ِ یک ابر ِ تیره می مانی
خسته ای از تمام مردم شهر ، از چه رو این قدر تو غم داری؟
نکند فکر این کنی شاید ، چیزی از دیگران تو کم داری !!
قدمت روی شهپر جبریل ، هر زمانی که راه می آیی
در شب ِ چادرت تو می تابی ، مثل یک قرص ِ ماه می آیی
سمت ِ جریان ِآبها رفتن ، هنرِ هر شناگری باشد
تو ولی باز استقامت کن ، پیشِ رو جای بهتری باشد
پر بکش سمت اوج میدانم ، که خدا با تو است در همه جا
پر بزن چادرت تو را بال است ، و بدان می برد تو را بالا
در زمانی که شان و ارزش جز ، به دماغ و لباس و ماشین نیست
توی چادر بمان و ثابت کن ، ارزش واقعی زن این نیست ..